مهندسی صنایع و پروژه

مهندسی صنایع و پروژه

انجمن علمی مهندسی صنایع و پروژه دانشگاه پیام نور دماوند

صفحه خانگی اضافه به علاقمندی ها نقشه سایت
تبلیغات
تبلیغات

روابط عمومی

روابط عمومی

درباره ما

به وبلاگ ما خوش آمدید

تصویر روز


 

امکانات دیگر

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 18
بازدید هفته : 25
بازدید ماه : 212
بازدید کل : 7735
تعداد مطالب : 166
تعداد نظرات : 37
تعداد آنلاین : 1


 

تقویم

تبلیغات

دیکشنری آنلاین



معرفی سایت به دوستان

 
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:


Powered by ParsTools

خوش آمدید
موضوع: <-CategoryName-> | نویسنده: pisa

در این  پست داستان هایی است که میشود از نتایج آنها استفاده ابزاری نمود و در مراحل مختلف زندگی و کار از آنها استفاده نمود.

 

 

 

 

 

کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.

 

پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود

 

مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد.

 

روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد ...

نتیجه اخلاقی : مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود!

 

 

 

 

 

تصویر ذهنی

 


شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد. زنگ را زدند بیدار شد و با عجله دو مسئله ای را که روی تخته سیاه نوشته شده بود را  یادداشت کرد و با این باور که استاد آنرا به عنوان تکلیف منزل داده است به منزل برد و تمام آنروز و آن شب را برای حل کردن آنها فکر کرد. هیچیک را نتوانست حل کند.اما طی یک  هفته دست از کوشش برنداشت. سرانجام یکی از آنها را حل و به کلاس آورد. استاد به کلی مبهوت شد زیرا آندو را به عنوان دو نمونه ازمسایل غیر قابل حل ریاضی داده بود

  در یک باشگاه بدنسازی پس از اضافه کردن   پنج کیلوگرم به رکورد قبلی یک  ورزشکار، از وی خواستند که رکورد جدیدی برای خود ثبت کند. اما او موفق به این کار نشد.سپس از او خواستند وزنه ای که   پتج کیلوگرم از رکورد قبلی اش کمتر است را امتحان کند. این دفعه او براحتی وزنه را بلند کرد. این مسئله برای ورزشکار جوان و دوستانش امری کاملا طبیعی به نظر می رسید اما برای طراحان این آزمایش جالب و هیجان انگیز بود. چرا که آنها اطلاعات غلط به وزنه بردار داده بودند. او در مرحله اول از عهده بلند کردن وزنه ای برنیامده بود که در واقع پنج کیلوگرم از رکوردش کمتر بود و در حرکت دوم ناخودآگاه موفق به بهبود رکوردش به میزان پنج کیلوگرم شده بود. او در حالی و با این باور وزنه را بلند کرده بود که خود را قادر به انجام آن می دانست
 نتیجه: هر فردی خود را ارزیابی میکند و این برآورد از خویش مشخص خواهد ساخت که او چه هست وچه خواهد بود

 

 شما نمی توانید بیش از آن چیزی بشوید که باور دارید«هستید». اما بیش از آنچه باور دارید «می توانید» انجام دهید


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
تبلیغات